معنی فارسی extensory

B1

اتساعی، به کیفیت یا ویژگی‌های گسترش و وسعت اشاره دارد.

Relating to or involving extension or the capacity for extension.

example
معنی(example):

عملکردهای اتساعی مغز برای یادگیری حیاتی هستند.

مثال:

The extensory functions of the brain are crucial for learning.

معنی(example):

مکانیسم‌های اتساعی در درک سیستم‌های پیچیده کمک می‌کنند.

مثال:

Extensory mechanisms help in understanding complex systems.

معنی فارسی کلمه extensory

: معنی extensory به فارسی

اتساعی، به کیفیت یا ویژگی‌های گسترش و وسعت اشاره دارد.