معنی فارسی externalness
B2خارجی بودن، جنبهای از یک مسئله یا موضوع که به عوامل یا تاثیرات بیرونی مرتبط است.
The quality of being external; the extent to which something is affected by factors outside of itself.
- NOUN
example
معنی(example):
نوظارت مسئله در گفتگوها مشهود بود.
مثال:
The externalness of the issue was evident in the discussions.
معنی(example):
ما باید به ابعاد خارجی تأثیرات پروژه توجه کنیم.
مثال:
We need to consider the externalness of the project impacts.
معنی فارسی کلمه externalness
:
خارجی بودن، جنبهای از یک مسئله یا موضوع که به عوامل یا تاثیرات بیرونی مرتبط است.