معنی فارسی extinguishable
B2قابل خاموش شدن، به معنای اینکه میتوان آن را خاموش کرد.
Capable of being extinguished.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از آتشها را میتوان با آب خاموش کرد.
مثال:
Some fires are extinguishable with water.
معنی(example):
همه آتشها قابل خاموش شدن نیستند؛ برخی از آنها میتوانند به سرعت گسترش یابند.
مثال:
Not all fires are extinguishable; some can spread quickly.
معنی فارسی کلمه extinguishable
:
قابل خاموش شدن، به معنای اینکه میتوان آن را خاموش کرد.