معنی فارسی extolment
B2ستایش، تعریف و تمجید، ابراز شگفتی و احترام به کسی به خاطر کارهای خوب او.
Praise or acclaim; the act of extolling or expressing commendation.
- NOUN
example
معنی(example):
همه پس از نمایشگاه به هنرمند ستایش کردند.
مثال:
Everyone gave extolment to the artist after the exhibition.
معنی(example):
ستایش او از دستاوردهایش او را خوشحال کرد.
مثال:
His extolment of her achievements made her smile.
معنی فارسی کلمه extolment
:
ستایش، تعریف و تمجید، ابراز شگفتی و احترام به کسی به خاطر کارهای خوب او.