معنی فارسی extradicted
B1مسترد شده، به معنای تحویل مظنون به کشور دیگر.
Surrendered to another jurisdiction for trial or punishment.
- VERB
example
معنی(example):
مظنون پس از یک روند طولانی قانونی استرداد شد.
مثال:
The suspect was extradicted after a lengthy legal process.
معنی(example):
او برای مواجهه با اتهامات به کشور خود استرداد شد.
مثال:
He was extradicted to face charges in his home country.
معنی فارسی کلمه extradicted
:
مسترد شده، به معنای تحویل مظنون به کشور دیگر.