معنی فارسی extradomestic
B2موضوعاتی که خارج از مرزهای یک کشور مطرح میشوند و بر روی تعاملات بینالمللی تأثیر دارند.
Relating to matters that extend beyond the borders of a nation and affect international interactions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسائل فراملی میتواند بر روابط بینالمللی تأثیر بگذارد.
مثال:
Extradomestic issues can affect international relations.
معنی(example):
سیاست فراملی بر همکاریهای جهانی تمرکز دارد.
مثال:
The extradomestic policy focuses on global cooperation.
معنی فارسی کلمه extradomestic
:
موضوعاتی که خارج از مرزهای یک کشور مطرح میشوند و بر روی تعاملات بینالمللی تأثیر دارند.