معنی فارسی extrafascicular
B2خارج از فاسیکول، به بافتها یا ساختارهایی اطلاق میشود که در نزدیکی اما به دور از عصبی یا عروقی خاص قرار دارند.
Referring to tissues located outside of specific fascicles, particularly in the context of anatomical structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافتهای خارج از فاسیکول، رشتههای عصبی را احاطه کردهاند.
مثال:
The extrafascicular tissues surround the nerve fibers.
معنی(example):
در گیاهشناسی، رشد خارج از فاسیکول میتواند خارج از ساختارهای معمول رخ دهد.
مثال:
In botany, extrafascicular growth can occur outside typical structures.
معنی فارسی کلمه extrafascicular
:
خارج از فاسیکول، به بافتها یا ساختارهایی اطلاق میشود که در نزدیکی اما به دور از عصبی یا عروقی خاص قرار دارند.