معنی فارسی extrajudicially
B1غیرقضایی، به اقداماتی اشاره دارد که خارج از چارچوب قانونی رخ میدهد و معمولاً به طور رسمی به تصویب نمیرسد.
Carried out without legal process or permission; outside the judicial system.
- ADVERB
example
معنی(example):
دولت به خاطر اقدام غیرقضایی در تلاشهایش برای حذف جرم مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The government was criticized for acting extrajudicially in its efforts to eliminate crime.
معنی(example):
اقدامات غیرقضایی میتوانند اصل حاکمیت قانون را تضعیف کنند.
مثال:
Extrajudicial actions can undermine the rule of law.
معنی فارسی کلمه extrajudicially
:
غیرقضایی، به اقداماتی اشاره دارد که خارج از چارچوب قانونی رخ میدهد و معمولاً به طور رسمی به تصویب نمیرسد.