معنی فارسی extralinguistic
B1فرابودن زبانی، به چیزهایی اشاره دارد که خارج از خود زبان و محتوای کلامی قرار دارند.
Referring to elements that are beyond linguistic context, including cultural and situational factors.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Outside the realm of linguistics.
example
معنی(example):
عوامل فرابودن زبانی میتوانند به طور قابل توجهی بر ارتباطات تأثیر بگذارند.
مثال:
Extralinguistic factors can influence communication significantly.
معنی(example):
درک زمینههای فرابودن زبانی برای تفسیر مؤثر حیاتی است.
مثال:
Understanding extralinguistic context is crucial for effective interpretation.
معنی فارسی کلمه extralinguistic
:
فرابودن زبانی، به چیزهایی اشاره دارد که خارج از خود زبان و محتوای کلامی قرار دارند.