معنی فارسی extrality
B1به معنای حالاتی که خارج از محدودهی معمول قرار دارند.
Referring to qualities or conditions that are external to a defined context.
- NOUN
example
معنی(example):
فراتر از حد نرمال، وضعیت نیاز به منابع خارجی داشت.
مثال:
The extrality of the situation called for external resources.
معنی(example):
فراتر از حد نرمال میتواند منجر به عواقب پیشبینینشده در تصمیمگیری شود.
مثال:
Extralities can lead to unforeseen consequences in decision making.
معنی فارسی کلمه extrality
:
به معنای حالاتی که خارج از محدودهی معمول قرار دارند.