معنی فارسی extraphysiological
B1تغییرات یا واکنشهایی که خارج از فرآیندهای فیزیولوژیکی معمول رخ میدهد.
Pertaining to responses or processes that occur outside normal physiological functions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پاسخهای برونفیزیولوژیک ممکن است در شرایط استرس شدید به وقوع بپیوندند.
مثال:
Extraphysiological responses can occur under extreme stress.
معنی(example):
مطالعه بر تغییرات برونفیزیولوژیک در بدن تمرکز داشت.
مثال:
The study focused on extraphysiological changes in the body.
معنی فارسی کلمه extraphysiological
:
تغییرات یا واکنشهایی که خارج از فرآیندهای فیزیولوژیکی معمول رخ میدهد.