معنی فارسی extratemporal

B1

فرا زمانی، مربوط به یا ناشی از خارج از زمان معین.

Relating to or existing outside of time.

example
معنی(example):

این داستان جنبه فرا زمانی داشت که خوانندگان را جذب کرد.

مثال:

The story had an extratemporal aspect that intrigued readers.

معنی(example):

آنها درباره مفاهیم فرا زمانی در دوره فلسفه خود بحث کردند.

مثال:

They discussed extratemporal concepts in their philosophy course.

معنی فارسی کلمه extratemporal

: معنی extratemporal به فارسی

فرا زمانی، مربوط به یا ناشی از خارج از زمان معین.