معنی فارسی extraterritorial
C1 /ˌɛk.stɹəˌtɛ.ɹɪˈtɔː.ɹi.əl/به وضعیتی اشاره دارد که قوانین یا حقوق یک کشور در خارج از مرزهای آن نیز قابل اعمال باشد.
Referring to laws or regulations that extend beyond a country's borders.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of a section of territory: not subject to the laws of the local country.
example
معنی(example):
برخی قوانین کاربرد فراسرزمینی در کشورهای دیگر دارند.
مثال:
Some laws have extraterritorial application in other countries.
معنی(example):
حقوق فراسرزمینی می‌تواند روابط بین‌المللی را پیچیده کند.
مثال:
Extraterritorial rights can complicate international relations.
معنی فارسی کلمه extraterritorial
:
به وضعیتی اشاره دارد که قوانین یا حقوق یک کشور در خارج از مرزهای آن نیز قابل اعمال باشد.
