معنی فارسی extratribal
B1به جوامع و گروههایی اشاره دارد که خارج از مرزهای قبیلهای قرار دارند.
Referring to groups or organizations that are beyond tribal boundaries.
- OTHER
example
معنی(example):
سازمانهای خارج قبیلهای برای اتحاد گروههای مختلف کار میکنند.
مثال:
Extratribal organizations work to unite various groups.
معنی(example):
جامعه خارج قبیلهای به دنبال ترویج گنجایش است.
مثال:
The extratribal community seeks to foster inclusivity.
معنی فارسی کلمه extratribal
:
به جوامع و گروههایی اشاره دارد که خارج از مرزهای قبیلهای قرار دارند.