معنی فارسی extravenate

B1

خارج کردن یک ماده از رگ، به ویژه در موارد پزشکی، به فرآیند حذف یک دارو یا مایع از رگ‌ها اشاره دارد.

To remove a substance, especially a drug, from a vein.

example
معنی(example):

خارج کردن یعنی یک ماده را از رگ خارج کردن.

مثال:

To extravenate means to remove a substance from a vein.

معنی(example):

پرستار مجبور شد دارو را بعد از واکنش خارج کند.

مثال:

The nurse had to extravenate the medication after the reaction.

معنی فارسی کلمه extravenate

: معنی extravenate به فارسی

خارج کردن یک ماده از رگ، به ویژه در موارد پزشکی، به فرآیند حذف یک دارو یا مایع از رگ‌ها اشاره دارد.