معنی فارسی extruded
B1ماده‌ای که از طریق فرآیند کشش یا انتقال شکل داده شده است.
Referring to a material that has been shaped by being forced through a die or mold.
- verb
verb
معنی(verb):
To push or thrust out.
معنی(verb):
To form or shape (a metal, plastic etc.) by forcing it through a die or an opening.
معنی(verb):
To expel; to drive off.
example
معنی(example):
سرآشپز از پاستای کشیده شده برای تهیه غذا استفاده کرد.
مثال:
The chef used extruded pasta for the dish.
معنی(example):
ماده کشیده شده پس از خروج از قالب به سرعت سرد شد.
مثال:
The extruded material cooled quickly after leaving the mold.
معنی فارسی کلمه extruded
:
ماده‌ای که از طریق فرآیند کشش یا انتقال شکل داده شده است.
