معنی فارسی exuberation

B1

شادابی، حالتی از خوشحالی و سرزندگی است که غالبا در گروه‌ها احساس می‌شود.

A state of being full of energy or cheerfulness.

example
معنی(example):

شادابی کودکان در طول مهمانی مسری بود.

مثال:

The exuberation of the children during the party was infectious.

معنی(example):

شادابی در جمعیت به وضوح قابل احساس بود وقتی کنسرت آغاز شد.

مثال:

The exuberation in the crowd was palpable as the concert began.

معنی فارسی کلمه exuberation

: معنی exuberation به فارسی

شادابی، حالتی از خوشحالی و سرزندگی است که غالبا در گروه‌ها احساس می‌شود.