معنی فارسی exungulate

B2

کوتاه کردن یا برداشتن ناخن یا زائده‌هایی از یک حیوان.

To trim or cut back the nails or talons of an animal.

example
معنی(example):

دامپزشک می‌خواهد ناخن‌های گربه را کوتاه کند.

مثال:

The vet will exungulate the cat's claws.

معنی(example):

قبل از نمایشگاه، آنها باید ناخن‌های سگ را کوتاه کنند.

مثال:

Before the exhibition, they need to exungulate the dog's nails.

معنی فارسی کلمه exungulate

: معنی exungulate به فارسی

کوتاه کردن یا برداشتن ناخن یا زائده‌هایی از یک حیوان.