معنی فارسی exuviate
C1 /ɛkˈsuː.vɪ.eɪt/عمل رها کردن پوست و یا پوشش قدیمی به واسطه جانداران برای رشد و توسعه.
To shed or cast off old skin or exoskeleton in the process of growth.
- verb
verb
معنی(verb):
To shed or cast off a covering, especially a skin; to slough; to molt (moult).
example
معنی(example):
قورباغه پوست قدیمی خود را پوستاندازی میکند تا لایه تازهای را آشکار کند.
مثال:
The frog will exuviate its old skin to reveal a fresh layer.
معنی(example):
حشرات در طول چرخه زندگی خود چندین بار پوستاندازی خواهند کرد.
مثال:
Insects will exuviate several times during their life cycle.
معنی فارسی کلمه exuviate
:
عمل رها کردن پوست و یا پوشش قدیمی به واسطه جانداران برای رشد و توسعه.