معنی فارسی eye-patch

B1

چیز برای پوشاندن چشم آسیب دیده یا محافظت از آن هنگام بهبودی.

A small covering for the eye, typically worn to conceal an injury.

example
معنی(example):

او بعد از عمل جراحی‌اش از چشم‌بند استفاده کرد.

مثال:

She wore an eye-patch after her surgery.

معنی(example):

چشم‌بند به محافظت از چشم او در حین بهبود کمک کرد.

مثال:

The eye-patch helped to protect her eye while it healed.

معنی فارسی کلمه eye-patch

: معنی eye-patch به فارسی

چیز برای پوشاندن چشم آسیب دیده یا محافظت از آن هنگام بهبودی.