معنی فارسی eyeleted
B2توصیف پارچه یا ماده‌ای که دارای سوراخ‌های کوچک است.
Describing fabric or material that has small holes, typically for threading or weaving.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To make eyelets in.
adjective
معنی(adjective):
Fitted with eyelets.
example
معنی(example):
پارچه با سوراخ‌های کوچک برای ساختن کیف‌ها عالی است.
مثال:
The eyeleted fabric is perfect for making bags.
معنی(example):
او یک طراحی سوراخ‌دار برای لباسش انتخاب کرد.
مثال:
She chose an eyeleted design for her dress.
معنی فارسی کلمه eyeleted
:
توصیف پارچه یا ماده‌ای که دارای سوراخ‌های کوچک است.
