معنی فارسی eyestalks
B1پایههای بلند در بعضی از موجودات که چشمها را بر روی خود دارند.
Long stalks that support the eyes of certain animals, allowing for greater mobility and vision.
- noun
noun
معنی(noun):
A motile stalk having an eye at the tip.
example
معنی(example):
خرچنگها دارای پایههای چشمی هستند که به آنها کمک میکند بهتر ببینند.
مثال:
Crabs have eyestalks that help them see better.
معنی(example):
طول پایههای چشمی میتواند در میان گونههای مختلف به طور گستردهای متفاوت باشد.
مثال:
The length of eyestalks can vary widely among different species.
معنی فارسی کلمه eyestalks
:
پایههای بلند در بعضی از موجودات که چشمها را بر روی خود دارند.