معنی فارسی eyewaiter

B1

پیشخدمت عینک، شخصی که در فروشگاه عینک به مشتریان خدمات می‌دهد.

A person who assists customers in an eyewear shop.

example
معنی(example):

پیشخدمت عینک با لبخند به مشتریان خوشامد گفت.

مثال:

The eyewaiter greeted customers with a smile.

معنی(example):

یک پیشخدمت عینک برای خدمات روان ضروری است.

مثال:

An eyewaiter is essential for a smooth service.

معنی فارسی کلمه eyewaiter

: معنی eyewaiter به فارسی

پیشخدمت عینک، شخصی که در فروشگاه عینک به مشتریان خدمات می‌دهد.