معنی فارسی eyewear
A2عینک و سایر وسایل دید، مانند عینک آفتابی، که برای بهبود بینایی یا به عنوان لوازم جانبی استفاده میشود.
Glasses and other types of optical devices used for vision correction or as fashion accessories.
- noun
noun
معنی(noun):
A vision aid or similar device worn over the eyes, such as eyeglasses, contact lenses, or protective goggles.
example
معنی(example):
او عینکهای شیک میپوشد که با لباسش هماهنگ است.
مثال:
She wears stylish eyewear that complements her outfit.
معنی(example):
این فروشگاه انواع مختلفی از عینکها را برای نیازهای مختلف دارد.
مثال:
The store has a wide variety of eyewear for different needs.
معنی فارسی کلمه eyewear
:
عینک و سایر وسایل دید، مانند عینک آفتابی، که برای بهبود بینایی یا به عنوان لوازم جانبی استفاده میشود.