معنی فارسی föhn
C1فهن، نوعی باد خشک و گرم که در کوه‌ها وزیده می‌شود و دما را افزایش می‌دهد.
A warm, dry wind descending the leeward side of mountains, causing temperature rises.
- noun
noun
معنی(noun):
A warm dry wind blowing down the north sides of the Alps, especially in Switzerland.
معنی(noun):
A similar katabatic wind developing on the lee side of a mountain.
example
معنی(example):
باد فهن می‌تواند به سرعت دما را در منطقه افزایش دهد.
مثال:
The föhn wind can quickly raise temperatures in the region.
معنی(example):
ساکنان از آب و هوای ملایم به ارمغان آمده توسط فهن لذت می‌برند.
مثال:
Residents enjoy the mild weather brought by the föhn.
معنی فارسی کلمه föhn
:
فهن، نوعی باد خشک و گرم که در کوه‌ها وزیده می‌شود و دما را افزایش می‌دهد.
