معنی فارسی fabula
B2فابولا، داستان یا ماجرای اصلی یک روایت است که بر اساس آن روایت پردازی می‌شود.
The underlying story or plot structure in a literary work.
- NOUN
example
معنی(example):
فابولاى داستان درس‌های اخلاقی مهمی را آشکار می‌کند.
مثال:
The fabula of the story reveals important moral lessons.
معنی(example):
در ادبیات، فابولا مواد خام یک روایت است.
مثال:
In literature, a fabula is the raw material of a narrative.
معنی فارسی کلمه fabula
:
فابولا، داستان یا ماجرای اصلی یک روایت است که بر اساس آن روایت پردازی می‌شود.
