معنی فارسی faceswap
B1تعویض صورت، عمل تغییر چهرهها در تصاویر که به وسیله نرمافزارهای مختلف انجام میشود.
The act of changing faces in images which is performed using different software.
- NOUN
example
معنی(example):
من یک تعویض صورت با دوستم انجام دادم.
مثال:
I made a faceswap with my friend.
معنی(example):
ویژگی تعویض صورت سرگرمکننده است.
مثال:
The faceswap feature is entertaining.
معنی فارسی کلمه faceswap
:
تعویض صورت، عمل تغییر چهرهها در تصاویر که به وسیله نرمافزارهای مختلف انجام میشود.