معنی فارسی facility management

B2

مدیریت تأسیسات به معنای مدیریت عملکرد و خدمات ساختمان‌ها و محیط‌های کاری است.

The coordination of space, infrastructure, people, and organization to ensure that facilities are managed effectively.

example
معنی(example):

مدیریت تأسیسات اطمینان می‌دهد که ساختمان‌ها به طور مؤثر عمل می‌کنند.

مثال:

Facility management ensures that buildings run efficiently.

معنی(example):

او در مدیریت تأسیسات کار می‌کند تا منابع را هماهنگ نماید.

مثال:

She works in facility management to coordinate resources.

معنی فارسی کلمه facility management

: معنی facility management به فارسی

مدیریت تأسیسات به معنای مدیریت عملکرد و خدمات ساختمان‌ها و محیط‌های کاری است.