معنی فارسی factice
B1غیرطبیعی یا مصنوعی، به چیزی که طبیعی نیست، اشاره میکند.
Artificial; not natural.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عطر بوی غیرطبیعی داشت، بر خلاف بوهای طبیعی.
مثال:
The perfume had a factice smell, unlike natural scents.
معنی(example):
استفاده از مواد مصنوعی میتواند هزینهها را کاهش دهد.
مثال:
Using factice materials can reduce costs.
معنی فارسی کلمه factice
:
غیرطبیعی یا مصنوعی، به چیزی که طبیعی نیست، اشاره میکند.