معنی فارسی factor costs

B1

هزینه‌هایی که به عوامل تولید مانند کار، زمین، و سرمایه تعلق می‌گیرد و برای تولید کالا یا خدمات استفاده می‌شود.

The costs associated with the factors of production, including labor, land, and capital.

example
معنی(example):

هزینه‌های عوامل تولید در امسال افزایش یافته است.

مثال:

The factor costs of production have increased this year.

معنی(example):

درک هزینه‌های عوامل برای بودجه‌بندی حیاتی است.

مثال:

Understanding factor costs is crucial for budgeting.

معنی فارسی کلمه factor costs

: معنی factor costs به فارسی

هزینه‌هایی که به عوامل تولید مانند کار، زمین، و سرمایه تعلق می‌گیرد و برای تولید کالا یا خدمات استفاده می‌شود.