معنی فارسی factor out

B1

خارج کردن عامل، به معنای تجزیه یک عبارت ریاضی و جدا کردن عوامل مشترک است.

To extract a common factor from a polynomial or expression.

verb
معنی(verb):

To omit, to not consider as a factor.

معنی(verb):

To isolate a common factor from an expression.

example
معنی(example):

شما می‌توانید عوامل مشترک را از چندجمله‌ای خارج کنید.

مثال:

You can factor out common terms from the polynomial.

معنی(example):

برای ساده‌سازی معادله، بزرگ‌ترین عامل مشترک را خارج کنید.

مثال:

To simplify the equation, factor out the greatest common factor.

معنی فارسی کلمه factor out

: معنی factor out به فارسی

خارج کردن عامل، به معنای تجزیه یک عبارت ریاضی و جدا کردن عوامل مشترک است.