معنی فارسی factory farming

B2

کشاورزی صنعتی، شیوه‌ای از کشاورزی است که برای حداکثر کردن تولید، از ادوات و تکنیک‌های مدرن استفاده می‌کند.

A system of raising livestock and poultry in large, intense production operations.

example
معنی(example):

کشاورزی صنعتی معمولاً حیوانات را در شرایط شلوغ حیوانات پرورش می‌دهد.

مثال:

Factory farming often raises animals in crowded conditions.

معنی(example):

منتقدان استدلال می‌کنند که کشاورزی صنعتی به رفاه حیوانات آسیب می‌زند.

مثال:

Critics argue that factory farming is harmful to animal welfare.

معنی فارسی کلمه factory farming

: معنی factory farming به فارسی

کشاورزی صنعتی، شیوه‌ای از کشاورزی است که برای حداکثر کردن تولید، از ادوات و تکنیک‌های مدرن استفاده می‌کند.