معنی فارسی facula

B1 /ˈfækjʊlə/

فاکولا، نقطه‌ی روشن و نورانی بر روی سطح سیارات، به ویژه سیارات غول‌پیکر و خورشید.

A bright spot or features on a celestial object or planet, particularly seen on the Sun.

noun
معنی(noun):

A bright spot or patch between sunspots

example
معنی(example):

فاکولا نقطه‌ی روشنی بر روی سطح یک سیاره است.

مثال:

A facula is a bright spot on the surface of a planet.

معنی(example):

نجوم‌شناسان فاکولاها را در خورشید مشاهده می‌کنند.

مثال:

Astronomers observe faculae on the Sun.

معنی فارسی کلمه facula

: معنی facula به فارسی

فاکولا، نقطه‌ی روشن و نورانی بر روی سطح سیارات، به ویژه سیارات غول‌پیکر و خورشید.