معنی فارسی faffle

B1

فافل، به معنای وقت تلف کردن و حواس‌پرتی به جز اصل قضیه است.

To waste time or be indecisive, particularly when one should be taking action.

example
معنی(example):

وقت را تلف نکن، فقط به اصل مطلب بپرداز!

مثال:

Don't faffle around, just get to the point!

معنی(example):

او معمولاً در تصمیم‌گیری‌ها به دور و بر می‌چرخد.

مثال:

She tends to faffle when making decisions.

معنی فارسی کلمه faffle

: معنی faffle به فارسی

فافل، به معنای وقت تلف کردن و حواس‌پرتی به جز اصل قضیه است.