معنی فارسی fagald
B1فگالد، نامی قدیمی برای یک منطقه یا مکان با ویژگیهای خاص یا افسانهای.
An old name for a locality, often associated with greenery or historical significance.
- OTHER
example
معنی(example):
این منطقه به خاطر سرسبزیاش روزگاری به نام فگالد شناخته میشد.
مثال:
The region was once known as Fagald for its lush greenery.
معنی(example):
افسانههای زیادی با شهر باستانی فگالد مرتبط است.
مثال:
Many legends are associated with the ancient town of Fagald.
معنی فارسی کلمه fagald
:
فگالد، نامی قدیمی برای یک منطقه یا مکان با ویژگیهای خاص یا افسانهای.