معنی فارسی fagin
B2فگین شخصیت معروفی در ادبیات است که به فریبکاری و تربیت اطفال خیابانی برای ارتکاب جرم میپردازد.
A character from literature known for manipulating and exploiting children for criminal activities.
- NOUN
example
معنی(example):
فگین شخصیتی بود که برای زیرکی و فریب خود شناخته میشد.
مثال:
Fagin was a character known for his cunning and deception.
معنی(example):
در داستان، فگین یتیمها را برای جیببری آموزش میدهد.
مثال:
In the story, Fagin trains orphans to pickpocket.
معنی فارسی کلمه fagin
:
فگین شخصیت معروفی در ادبیات است که به فریبکاری و تربیت اطفال خیابانی برای ارتکاب جرم میپردازد.