معنی فارسی fahrenhett
B1فارنهت، مقیاس اندازهگیری دما که در کشورهای خاصی که از آن استفاده میشود، میزان دما را نشان میدهد.
A temperature scale in which water freezes at 32 degrees and boils at 212 degrees.
- NOUN
example
معنی(example):
فارنهت میتواند واحد اندازهگیری دما باشد.
مثال:
Fahrenhett can be a unit of temperature measurement.
معنی(example):
مقیاس فارنهت با فارنهایت متفاوت است.
مثال:
The fahrenhett scale is different from Celsius.
معنی فارسی کلمه fahrenhett
:
فارنهت، مقیاس اندازهگیری دما که در کشورهای خاصی که از آن استفاده میشود، میزان دما را نشان میدهد.