معنی فارسی fainéant
C2فاینآنت به شخصی اطلاق میشود که تنبل و بیعمل است و هیچ تلاشی نمیکند.
A lazy person; one who is inactive and lacks initiative.
- noun
noun
معنی(noun):
An irresponsible or lazy person.
example
معنی(example):
او به عنوان یک شخص تنبل شناخته میشود زیرا هیچ ابتکاری در کار ندارد.
مثال:
He is considered a fainéant for not taking any initiative at work.
معنی(example):
نگرش تنبل دانشآموزان برای معلم ناامیدکننده بود.
مثال:
The fainéant attitude of the students was frustrating for the teacher.
معنی فارسی کلمه fainéant
:
فاینآنت به شخصی اطلاق میشود که تنبل و بیعمل است و هیچ تلاشی نمیکند.