معنی فارسی fainting fit

B1

غش، زمانی است که فرد به طور ناگهانی هوشیاری خود را از دست می‌دهد.

A temporary loss of consciousness due to insufficient blood flow to the brain.

example
معنی(example):

او در حین کنسرت سقوط کرد و دچار غش شد.

مثال:

She collapsed during the concert and had a fainting fit.

معنی(example):

او پس از اینکه خیلی سریع بلند شد دچار غش شد.

مثال:

He had a fainting fit after standing up too quickly.

معنی فارسی کلمه fainting fit

: معنی fainting fit به فارسی

غش، زمانی است که فرد به طور ناگهانی هوشیاری خود را از دست می‌دهد.