معنی فارسی fair dos
B1 /ˌfɛə(ɹ)ˈduːz/اصطلاحی برای توصیف حقوق و مقداری که به فردی به خاطر کاری که انجام داده، تعلق میگیرد.
An informal phrase meaning fair treatment or recognition deserved for someone's efforts.
- interjection
interjection
معنی(interjection):
Fair enough
example
معنی(example):
من فکر میکنم او به خاطر سختکوشیاش سزاوار تقدیر میباشد.
مثال:
I think he deserves a fair dos for his hard work.
معنی(example):
با توجه به تلاشهایش، تنها عادلانه است که او را تحسین کنیم.
مثال:
Given his efforts, it's only fair dos to acknowledge him.
معنی فارسی کلمه fair dos
:
اصطلاحی برای توصیف حقوق و مقداری که به فردی به خاطر کاری که انجام داده، تعلق میگیرد.