معنی فارسی faire

B1

عملکرد خوب در کارها یا آزمون‌ها به معنای انجام صحیح و مؤثر آنهاست.

To perform well in tasks or exams means to do them correctly and effectively.

example
معنی(example):

ضروری است که در امتحانات خود خوب عمل کنید.

مثال:

It is essential to faire well on your exams.

معنی(example):

برای موفقیت در عمل، باید به طور کامل آماده‌شد.

مثال:

To faire successfully, one must prepare thoroughly.

معنی فارسی کلمه faire

: معنی faire به فارسی

عملکرد خوب در کارها یا آزمون‌ها به معنای انجام صحیح و مؤثر آنهاست.