معنی فارسی fairy tale
B1داستان پری، نوعی داستان تخیلی و جادویی است که معمولاً یک درس اخلاقی را منتقل می‌کند.
A fictional tale that typically includes magical elements and conveys a moral lesson.
- noun
noun
معنی(noun):
A folktale featuring fairies or similar fantasy characters.
مثال:
I used to love reading fairy tales when I was a child.
معنی(noun):
A story presented as true that is not believable.
مثال:
He's telling us another fairy tale about how great the software will be.
example
معنی(example):
این داستان پری پایان خوش و یک درس اخلاقی داشت.
مثال:
The fairy tale had a happy ending and a moral lesson.
معنی(example):
بسیاری از داستان‌های پری معمولاً از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند.
مثال:
Many fairy tales are often passed down through generations.
معنی فارسی کلمه fairy tale
:
داستان پری، نوعی داستان تخیلی و جادویی است که معمولاً یک درس اخلاقی را منتقل می‌کند.
