معنی فارسی faithed

B1

به معنای بیان یا نشان دادن ایمان یا اعتقادات به شیوه‌ای احساساتی و عمیق است.

To express or demonstrate faith or beliefs in an emotional manner.

example
معنی(example):

او نگرانی‌هایش را در یک نامه صمیمانه بیان کرد.

مثال:

She faithed her concerns in a heartfelt letter.

معنی(example):

او باورهایش را از طریق اعمالش نشان داد.

مثال:

He faithed his beliefs through his actions.

معنی فارسی کلمه faithed

: معنی faithed به فارسی

به معنای بیان یا نشان دادن ایمان یا اعتقادات به شیوه‌ای احساساتی و عمیق است.