معنی فارسی faits accomplis

B2 /ˌfezəˈkɒmpliː/

امور یا واقعیت‌هایی که به‌طور غیرقابل‌برگشت به وقوع پیوسته‌اند و تغییر آن‌ها ممکن نیست.

Completed facts or situations that cannot be changed or reversed.

noun
معنی(noun):

An accomplished fact, something that has already occurred; a (colloquial American) "done deal".

example
معنی(example):

سیاست جدید به عنوان واقعیت‌های تحقّق‌یافته ارائه شد و جایی برای بحث باقی نگذاشت.

مثال:

The new policy was presented as faits accomplis, leaving no room for discussion.

معنی(example):

او اغلب بازخوردها را به عنوان واقعیت‌های تحقّق‌یافته می‌پندارد که باعث می‌شود برای تیمش سخت باشد که مشارکت کند.

مثال:

She often treats feedback as faits accomplis, making it hard for her team to contribute.

معنی فارسی کلمه faits accomplis

: معنی faits accomplis به فارسی

امور یا واقعیت‌هایی که به‌طور غیرقابل‌برگشت به وقوع پیوسته‌اند و تغییر آن‌ها ممکن نیست.