معنی فارسی faki

B1

فکی، کسی که ظاهر خود را برای جلب توجه یا احترام نشان می‌دهد، ولی در واقعیت اینگونه نیست.

A person who pretends to be something they are not, often for social acceptance.

example
معنی(example):

برخی او را یک فکی می‌نامند چون وانمود می‌کند که ثروتمند است.

مثال:

Some people call him a faki for pretending to be rich.

معنی(example):

فکی بودن می‌تواند باعث از دست دادن دوستان واقعی شود.

مثال:

Being a faki can lead to losing true friends.

معنی فارسی کلمه faki

: معنی faki به فارسی

فکی، کسی که ظاهر خود را برای جلب توجه یا احترام نشان می‌دهد، ولی در واقعیت اینگونه نیست.