معنی فارسی falcial

B2

فالسیال به ویژگی‌ها یا ساختارهایی اشاره دارد که به شکل کمان یا بال مانند هستند.

Relating to or shaped like a sickle or crescent.

example
معنی(example):

ساختار فالسیال بال پرنده به آن کمک می‌کند تا به آرامی پرواز کند.

مثال:

The falcial structure of the bird's wing helps it glide smoothly.

معنی(example):

در آناتومی، ویژگی‌های فالسیال می‌تواند برای حرکت حیاتی باشد.

مثال:

In anatomy, falcial features can be crucial for movement.

معنی فارسی کلمه falcial

: معنی falcial به فارسی

فالسیال به ویژگی‌ها یا ساختارهایی اشاره دارد که به شکل کمان یا بال مانند هستند.