معنی فارسی fall-down

A2

سقوط کردن به معنای از سطحی به پایین افتادن است.

To lose balance and end up on the ground.

example
معنی(example):

مواظب باش که وقتی روی پیاده‌رو یخی راه می‌روی سقوط نکنی.

مثال:

Be careful not to fall down when you walk on the icy pavement.

معنی(example):

اگر پای‌ات لیز بخورد، ممکن است سقوط کنی و به خودت آسیب بزنی.

مثال:

If you trip, you might fall down and hurt yourself.

معنی فارسی کلمه fall-down

: معنی fall-down به فارسی

سقوط کردن به معنای از سطحی به پایین افتادن است.