معنی فارسی falsary
B1جعلکار، شخصی که چیزهای تقلبی و جعلی تهیه و عرضه میکند.
A person who engages in forgery or fraud, particularly in creating counterfeit items.
- NOUN
example
معنی(example):
کارآگاه یک جعلکار را که سعی در فروش نقاشیهای جعلی داشت، کشف کرد.
مثال:
The detective discovered a falsary trying to sell fake paintings.
معنی(example):
آنها او را به جعل اسناد متهم کردند.
مثال:
They accused him of being a falsary for counterfeiting documents.
معنی فارسی کلمه falsary
:جعلکار، شخصی که چیزهای تقلبی و جعلی تهیه و عرضه میکند.