معنی فارسی family practitioner
B1پزشک خانواده، پزشکی است که به درمان بیماران در هر سنی میپردازد و بر سلامت کلی خانوادهها تمرکز دارد.
A physician who provides comprehensive healthcare to individuals and families, regardless of age or sex.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک خانواده دکتری است که بیماران را در تمام سنین درمان میکند.
مثال:
A family practitioner is a doctor who treats patients of all ages.
معنی(example):
او تصمیم گرفت پزشک خانواده شود زیرا از کمک به خانوادهها لذت میبرد.
مثال:
He decided to become a family practitioner because he enjoys helping families.
معنی فارسی کلمه family practitioner
:
پزشک خانواده، پزشکی است که به درمان بیماران در هر سنی میپردازد و بر سلامت کلی خانوادهها تمرکز دارد.