معنی فارسی fan-out
B1پخش یا باز شدن به سمت بیرون، به ویژه در مورد اشیاء یا سیگنالها.
To spread or extend outwards in a wide pattern.
- VERB
example
معنی(example):
برگهای گیاه به طور معمول با رشدشان باز میشوند.
مثال:
The leaves of the plant tend to fan out as they grow.
معنی(example):
سیگنال برای پوشش یک منطقه بزرگتر پخش میشود.
مثال:
The signal will fan out to cover a larger area.
معنی فارسی کلمه fan-out
:
پخش یا باز شدن به سمت بیرون، به ویژه در مورد اشیاء یا سیگنالها.